بررسی و نقد پایان نامه ها

پایان نامه بررسی امکان احقاق حقوق اقتصادی اجتماعی و فرهنگی در نظ

 

منابع حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی در حقوق بین المللی را می توان در اعلامیه ها و معاهدات متعدد پیدا کرد ، در حالی که اعلامیه جهانی حقوق بشر ، اساس آغازین و میثاق حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی ، چارچوب مفصل تری برای این حقوق می باشد ، آن حقوق در اسناد متعدد دیگری گنجانده شده است که بخشی از آن را مجمع عمومی سازمان ملل متحد ، قسمتی را موسسات تخصصی ملل متحد و بخشی را سازمان های منطقه ای تصویب نموده اند . مرور مختصر مقولات اصلی حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی و گروه هایی از اشخاص که منتفعان این حقوق هستند ، با اشاره به برخی اسناد اصلی مصوب سازمان ملل متحد ، صورت می گیرد .

در واقع حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی سه جزء دارای وابستگی متقابل از مجموعه جامع تری هستند . اجزای مختلف با حقوق مدنی و سیاسی نیز ارتباط دارند . در مرکز حقوق اجتماعی حق بر سطح مناسب زندگی وجود دارد (ماده 25 اعلامیه جهانی حقوق بشر ، ماده 11 میثاق حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی و ماده 24 عهدنامه حقوق کودک( بهره مندی از این حقوق ، حداقل مستلزم این است که هر کسی باید از حقوق لازمه زیست – حق بر غذا و آب کافی ،لباس ، خانه و شرایط لازم مراقبت – برخودار باشد . حق خانواده بر کمک و مساعدت ، ارتباط تنگاتنگی با این حقوق دارد (ماده 10 میثاق حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی و ماده 27 عهدنامه حقوق کودک) به منظور برخورداری از این حقوق اجتماعی ، نیاز به بهره مندی از برخی حقوق اقتصادی است . این حقوق ، حق بر مالکیت (ماده 17 اعلامیه جهانی حقوق بشر ) حق بر کار (ماده 23 اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده 6 میثاق حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی ) و حق بر تأمین اجتماعی (مواد 22 و 25 اعلامیه جهانی حقوق بشر ؛ ماده 9 میثاق حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی ؛ ماده 26 عهدنامه حقوق کودک) هستند .

حقوق اقتصادی دارای کارکردی دوگانه است که غالبا در خصوص حق بر مالکیت ، آشکارا جلوه گر شده است . این حقوق از یک طرف ، مبنایی برای استحقاق است که می تواند سطح مناسب زندگی ا تضمین کند ، در حالی که از طرف دیگر  این حقوق پایه ای در راستای استقلال و بنابراین آزادی است . نگرانی ابتدایی نسبت به این حقوق را که جان لاک و دیگران اظهار نمودند ، در مقابل نظم فئودالی بود که در آن کنترل بر زمین و منابع دیگر مبتنی بر نظام سلسله مراتبی بود و نابرابری و وابستگی های شدیدی را ایجاد می نمود . بنابراین ، این قابل درک است که حق بر مالکیت ، عنصری اساسی در جستجوی اولیه برای آزادی و برابری باشد . حق بر مالکیت در برداشت سنتی از این عبارت ، نمی توانست همه را بر یک مبنای برابر بهره مند نماید . از این رو ، حق بر مالکیت با حداقل دو حق دیگر تکمیل شده است ، یعنی حق بر کار که می تواند یک تأمین مالی و سطح مناسبی از زندگی را فراهم کند و حق بر تأمین اجتماعی که می تواند درآمد ناکافی را صرف نظر از مال یا شکل کار که ناکافی برای بهره مندی از یک سطح مناسب زندگی است جبران نماید و در صورت لزوم کاملا جایگزین آن شود .

حق بر کار ، مبنایی برای عدم وابستگی است مشروط بر اینکه کار ، به وسیله شخص مربوطه آزادانه انتخاب شود ، درآمد کافی از آن حاصل شود ، و مشروط بر اینکه کارگران بتوانند از منافع خودشان از طریق اتحادیه های صنفی آزاد حمایت کنند (ماده 8 میثاق حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی و چندین مقاوله نامه سازمان بین المللی کار) . [1]

حق بر تأمین اجتماعی ضروری است ، به خصوص وقتی شخصی اموال لازم را در دسترس ندارد یا قادر به تأمین سطح مناسب زندگی از طریق کار ، یا به دلیل بیکاری ، سالخوردگی یا معلولیت نیست (مواد 22 و 25 اعلامیه جهانی حقوق بشر ). [2]

مفهوم حقوق فرهنگی پیچیده تر است . حقوق فرهنگی طبق ماده 27 اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده 15 میثاق حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی مشتمل بر عناصر زیر است : حق به سهیم بودن در زندگی ، حق بر برخورداری از منافع پیشرفت علمی و اجرای آن ، حق بر بهره مندی از حمایت از منافع مادی و معنوی ناشی از هر محصول علمی و اجرای آن ، حق بر بهره مندی از حمایت از منافع مادی و معنوی ناشی از هر محصول علمی ، ادبی یا هنری که خالق آن ذی نفع است و آزادی که بر ای تحقیق علمی و فعالیت سازنده ، حیاتی و اجتناب ناپذیر است . به هر حال ، این حقوق با حقوق دیگری نظیر حق بر آموزش (ماده 26 اعلامیه جهانی حقوق بشر ؛ مواد 13 و 14 میثاق حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی ، مواد 28 و 29 عهدنامه حقوق کودک) [3] رابطه تنگاتنگی دارند ولی آن حقوق ، عنصر اساسی حقوق اقتصادی ، اجتماعی نیز می باشند . آموزش به نحو فزاینده ای برای استفاده مطلوب از اموال ، سطح مناسب زندگی در راستای تحصیل کار رضایت بخش و برای اتیان فعل مطلوب ، به علاوه توانمندی برای استفاده از درآمد ناشی از اموال کار یا تأمین اجتماعی به روشی مطلوب برای سطح مناسب زندگی اهمیت دارد . با این حال آموزش همچنین بایستی ابزاری باشد برای مشارکت خلاق در جامعه ، رشد فرهنگی کلی و توسعه احترام به  حقوق بشر و نظم جهانی مبتنی بر قانون  آنچنان که در منشور ملل متحد پیش بینی شده است . [4] حق بر حفظ هویت فرهنگی گروههای اقلیت (ماده 27 میثاق حقوق مدنی و سیاسی و ماده 30 عهدنامه کودک) [5] یک بعد مهم حقوق فرهنگی است که دارای الزاماتی برای حقوق مدنی و سیاسی و به علاوه حقوق اقتصادی ، اجتماعی است .

 

سوالات یا اهداف پایان نامه :

1. در حال حاضر در نظام حقوق بین الملل چه راهکارهایی به منظور احقاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پشبینی شده است؟

 متن فوق بخش هایی از این پایان نامه بود

برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل با فرمت ورد

می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

متن کامل پایان نامه رشته حقوق - مقطع کارشناسی ارشد

لینک متن کامل پایان نامه رشته حقوق با عنوان : بررسی امکان احقاق حقوق اقتصادی  اجتماعی و فرهنگی در نظام حقوقی بین المللی  با فرمت ورد