پایان نامه ابطال رای داوری
انگیزههای ظهور داوری در عصر حاضر
داوری به عنوان قدیمیترین و ریشه دارترین شیوه حل و فصل اختلافات، از دیرباز مورد توجه آدمی بوده است. رشد روز افزون جامعه بشری و پیشرفت خارقالعاده وی در زمینههای اجتماعی و اقتصادی و همچنین بالا رفتن حجم مبادلات تجاری و اقتصادی موجبات بروز اختلافات حقوقی در روابط فیما بین را فراهم نمود و انسان را برآن داشت که با طرح موضوع اختلافات در نزد اشخاص ذیصلاح و مطمئن، نسبت به حل سریع مشکل حقوقی و استیفای حقوق متصوره خود اقدام و چاره اندیشی نمایند.
کثرت مراجعین به دستگاه قضایی و وجود تشریفات و مقررات شکلی دست و پاگیر و کمبود کادر قضایی و نبود امکانات متناسب، موجبات اطاله دادرسی و تأخیر در حل و فصل دعاوی را فراهم نموده است. این در حالی است که در مقابل رشد و توسعه روابط اجتماعی و اقتصادی، وجود مرجعی جهت حل سریع اختلافات و متناسب با رشد و سرعت روابط مذکور، هر روز بیشتر احساس میشود. در این میان داوری به عنوان بهترین شیوه حل و فصل دعاوی، نه تنها از قدیم الایام مورد توجه مردم بوده است، بلکه بعنوان روشی مناسب جهت کاستن بار دستگاه قضایی و جلب رضایتمندی مردم و ایجاد نظم در جامعه مورد توجه دولت و دولت مردان قرار داشته است. در ایران معاصر تا قبل از استقرار تشکیلات نوین عدلیه، مسائل قضایی و سجلی افراد در حضور تعدادی از روحانیون حل و فصل میگردید.
با ایجاد تشکیلات عدلیه، اعتبار نهاد داوری روز به روز افزایش یافت واز آن جا که تصمیات داوران منشاء آثار حقوقی بود، ضرورت تعیین حدود اختیارات داوران و نحوه انتخاب آنان ظاهر گشت تا هم موجب تضییع حقوق اصحاب دعوا نشود و هم تصمیمات داوران قابل اجرا باشد. لذا برای تأمین این منظور، تصویب قوانین و مقررّاتی لازم بود که از آن جمله قانوت موقتی اصول محاکمات حقوقی و قانون آیین دادرسی مدنی میباشد که در گفتار دوم این فصل شرح آن به تفضیل گذشت.
گفتار سوم: مزایا و معایب و علل رجوع به داوری
داوری نیز مانند سایر مفاهیم حقوقی دارای معایب و مزایایی است که شایان توجه است.
بند اول: محاسن و معایب داوری
در مورد مزایا و معایب داوری، برخی از نویسندگان حقوقی گفتهاند:
« در خصوص محاسن و معایب داوری بحث فراوانی است و در مقام مقایسه با عدالت مراجع قضایی، رسم بر این است که سرعت و انعطافپذیری آیین دادرسی داوری، تخصص داوران و آشنایی آنها به عمق اختلاف اصحاب دعوا رازپوشی آنها در مورد علل و ماهیت اختلافاتی که به داوری ارجاع میشود و مواردی از این قبیل در ستون مزایای داوری قرار میگیرد. معمولاً آسیب پذیری نسبی نهاد داوری به علت عدم دقت در افشای شروط آن و استفاده نابجا و بیمورد از داوری و انتخاب داوران نامناسب معمولاً در ستون معایب قرار داده میشود. به هر حال امروز کمتر کسی ممکن است منکر محاسن ویژگیها و نتایج مفید و ارزنده نهاد داوری در حل و فصل دعاوی و اختلافات مردم باشد و اگر فرضاً ایرادات و نارساییهای مختصری هم وجود داشته باشد، با وضع قوانین مناسب و تمهیدات قانونی مسلماً قابل رفع خواهد بود. اگر هم داور علیرغم موارد فوق نتواند تصمیمات خود را با موازین قانونی و حقوق مسلم اصحاب دعوا تطبیق دهد، در این صورت درب دستگاه عدالت بر روی هر یک از طرفین باز است و اقدامات و تصمیمات داور بلافاصله قابل ابطال در مراجع قانونی خواهد بود.»[1]
حل اختلاف بین طرفین از طریق داوری، دارای محاسن و امتیازاتی است از جمله اینکه، رسیدگی به دعوا و حل و فصل اختلافات از طریق داوری سریعتر از رسیدگی به دعوا در دادگاه است. همچنین هزینه دادرسی داوری بسیار پایین و در مواردی مجانی است. داوری تابع تشریفات آییندادرسی مدنی نمیباشد که همین امر سبب تسریع در رسیدگی داور میشود. از طرف دیگر، رسیدگی و حل و فصل اختلافات توسط داوری، دارای معایبی میباشد، از جمله داوری ساختار منسجم و هماهنگ ندارد. از طرف دیگر، به لحاظ عدم آشنایی برخی داوران به مسائل قانونی وحقوقی، ممکن است حقوق طرفین تضییع گردد. با وجود اینها، داوری نهاد مفیدی بوده که در حل و فصل اختلافات نقش بسزایی ایفا مینماید که با وضع مقررات لازم و ایجاد ساختار منسجم و تدوین قوانین کافی و اعتبار آرای صادره و آموزش مسائل حقوقی به داوران میتوان از معایب آنکاهش داد. در ذیل به چند مورد از فواید داوری اشاره میشود:
الف) مناسبترین و مسالمت آمیزترین مرجع حل و اختلافات بین دعاوی بازرگانی بوده و تجار نیز برای آن اهمیت بالایی قایل هستند.
ب) رأی صادره در داوری با خواستههای طرفین نزدیک و مانوس است. چون خود طرفین خواستار ارجاع دعوای بین آن ها به داوری بوده، لذا تبعیت و تمکین آنها نیز به آراء داوری بیشتر است.
ج) حل اختلافات توسط اهل فن و متخصصین امر به عنوان داور انجام میگیرد. چون خود طرفین حق انتخاب داور را دارند، لذا سعی مینمایند، داوران خود را از بین افراد خوشنام و خوش سابقه انتخاب نمایند.
د) قضات دادگاهها انتصابی هستند ولی داوران عموماً از سوی طرفین اختلاف انتخاب میشوند.
ه) با معافیت از تشریفات دادرسی در مدت کوتاه، پرونده آنها به نتیجه میرسد.
و) احقاق حق لطمهای به ادامه روابط طرفین وارد نمیسازد. چون رسیدگی به دعاوی و انتخاب داوران با توافق آنها بوده و بنابراین رسیدگی نیز در کمال درستی، ضمن رعایت احقاق حق طرفین به عمل آید.[2]
بند دوم: مزایای داوری در مقایسه با دادگاههای دادگستری
به طور کلی انگیزههای رجوع به داوری و قضات را میتوان اینگونه بر شمرد:
در داوری رضایت هردو طرف برای رجوع به داور لازم است. اما برای رجوع به دادگاههای دادگستری طرح دعوا از جانب یکی از دو طرف کافی است.
پشتوانه آراء صادر شده از محکم دادگستری، اجرای احکام حقوقی و کیفری دادگستری است. در حالی که ضمانت اجرای آرای داوری بیشتر به طرفین بستگی دارد. با این همه، چنانچه محکوم علیه رأی داوری طوعاً آن را اجرا نکند، مقررات خاصی برای اجرای آراء داوری وجود دارد.
چون داور از تشریفات مقرر در آیین دادرسی مدنی معاف است. بنابراین سرعت رسیدگی بیشتر از رسیدگی قضایی در دادگاه است. ( دعاوی در دادگاههای دادگستری براساس مواعد و شرایط خاص رسیدگی میشوند.)
هزینه دادرسی دعاوی در دادگستری به تناسب ارزش خواسته است. و در زمان ارائه دادخواست باید پرداخت شود. در حالی که هزینه رسیدگی در داوریها با تراضی تعیین میشود و در داوریهای سازمانی تابع جدول خاصی است که در مجموع کم هزینهتر است.
در دادگستری، قضات از طرف دولت منصوب شدهاند و از دولت حقوق میگویند، در حالی که دواران را طرفین دعوا تعیین میکنند.
داوران معتمد طرفین هستند و در نظر آنها گاه در موضوع دعوا از تخصص فنی نیز برخوردارند، در حالی که قضات دادگستری لزوماً تخصص فنی ندارند و اغلب متخصص در امور حقوقی هستند.
داوری، جنبه خصوصی دارد و اصل علنی بودن رسیدگی در آنها رعایت نمیشود و از این رو، برای تجار بهترین سیستم برای حل و فصل دعاوی است، چون اسرار تجاری آنها حفظ میشود، در حالیکه در دادگستری اصل بر علنی بودن رسیدگی است. قاضی ناگزیر است مقررات قانونی را اجرا کند و گاه امکان خروج از حاکمیت قانون را ندارد و در حالی که داوران این اجازه را دارند که به اصول کلی حقوقی، انصاف Mercatoria Lex)) یا عرف تجاری نیز مراجعه کنند. در داوریها به حل دوستانه اختلاف توجه بیشتری میشود و فضای رسیدگی در داوری بیش از آنکه ترافعی و تنازعی باشد، دوستانه است. به همین لحاظ در داوری ممکن است هر دو طرف راضی باشند. این برای تجار بهتر است چون نمیخواهند اختلافات آنها عمیق شود و دوست دارند موضوع زودتر دوستانهتر حل شود.
در صورتی که قرار داد موضوع اختلاف با ابهام یا نقص یا خلاء مواجه باشد و محتاج تعدیل باشد، قاضی دادگاه اجازه ندارد شرایط قرارداد را تغییر دهد یا آن را تعدیل کند (مگر در شرایط خاص در نظام حقوق عرفی).
اما در داوریهای تجاری چنانچه طرفین حق سازش را به داور داده باشند، داوری میتواند به تعدیل شروط قراردادی رأی دهد و به کمک تفسیر حاصل از قرارد اد و عرف تجاری اختلاف را حل کند.
به طور خلاصه، فعالان اقتصادی و بازرگانان به علت سرعت در رسیدگی، استفاده از شخص مورد اعتماد و دارای تخصص در موضوع اختلاف، امکان اجرای اصول کلی حقوقی و عرف تجاری و حتی کنار گذاشتن قوانین داخلی، ( به جز قوانین آمره)، فضای دوستانه حل اختلاف، حفظ اسرار تجاری، امکان تکمیل یا تعدیل قرارداد، انگیزه بیشتری برای رجوع به داوری دارند.[3]
سوالات یا اهداف پایان نامه :
اهداف تحقیق
در پژوهش حاضر سعی شده است که اصولاً در خصوص جایگاه داوری در آیین دادرسی مدنی ایران و موارد بطلان آن پرداخته شود.همچنین در صدد تبیین آثار و جهات ابطال و شناسایی تخلفات موجود و موانع احتمالی که سبب عدم اجرای رأی داوری است میباشد. ضمن اینکه این تحقیق تلاش میکند تا مسائل علمی مختلفی را که پیرامون مسئله داوری مطرح است در حدود نصاب علمی به چالش کشیده و برای حل نقاط مبهم و ضعف قوانین موجود در حد توان راهکارهایی را پیش رو قرار دهد.