دانلود پایان نامه با موضوع معاونت در جرم در حقوق کیفری لبنان
دسیسه و فریب و نیرنگ
دسیسه، نیرنگی است که پنهانی صورت می گیرد. و فریب و نیرنگ دو واژه مترادف هستند، اگرایندو به طور پنهانی صورت گیرد، آن را دسیسه میگویند. 1 با مداقه در معنای لغوی کلمات مذکور در مییابیم این سه کلمه مترادف هم بوده و معنی خدعه و مکر و حیله درهمه آنها نهفته است. 2با اینتفاوت که دسیسه از ریشه «دسّ» به معنی مکروعدوات پنهانی آمده است.بنابراین هرگاه معاونت درجرم از طریق مکر و حیله پنهانی انجام گیرد آن را معاونت از طریق دسیسه مینامند. اما فریب در اصطلاح عبارتست از مکروحیلهای که معاون مستقیماً بر روی مباشرجرم انجام میدهد. به گونهای که مباشرجرم، کار زشت، قبیخ و ناپسند را به صورت کاری پسندیده و نیکو میپندارد و قبح عمل در نزد وی از بین میرود. نیرنگ نیز به معنای فریب است واصطلاحاً به اعمالی گفته می شود که شخص با صحنه سازی و توسّل به کاری خدعه آمیز قصد ارتکاب جرم را در دل مباشرپرورش داده واو را وادار به ارتکاب جرم نماید. 3 از همین روست که قانونگذار هرسه آنها را نام برده است زیرا دارای بار معنایی متفاوت میباشند.
با توجه به قسمت دوم از بند یک ماده 43 ق.م.ا کسی که به وسیله دسیسه و فریب و نیرنگ موجب وقوع جرم شود، معاون جرم به حساب می آید. در اینجا برخلاف موارد تحریک، ترغیب، و تطمیع و تهدید لازم نیست که مکروحیله مستقیماً در مباشر مؤثر واقع شود تا معاون جرم مستوجب کیفر شناخته شود؛ بلکه همین اندازه که دسیسه و فریب و نیرنگ موجب وقوع جرم شود، معاون جرم مستوجب کیفرخواهد بود. 4
به عنوان مثال؛ اگر دو نفر یا بیشتر با یکدیگر علیه جان و مال و ناموس دیگری در نهان دسیسه کرده باشند و یکی از آنها به ارتکاب جرم دست بزند، دیگری که با حیله برسرراه مجنی علیه دام گسترده است، معاون جرم محسوب میشود.
بنابراین، اگرمیزبان برای آنکه فلان زن با مردی مرتبط شود او را به مجلس میهمانی دعوت کند و مقصود از آشنایی این دو فراهم کردن فرصت عمل زنا باشد، میزبان در این واقعه، معاون جرم شناخته میشود. مترادف کلمات فریب و نیرنگ را گاه قانونگذار لفظ اغواء به معنی از راه به در بردن، گمراه کردن و بیراه نمودن را به کار برده است،؛ مانند اغوای مردم به قصد بر هم زدن امنیت به جنگ یا کشتار با یکدیگر (ماده 512 ق.م.ا تعزیرات)
6-1- تهیه وسایل ارتکاب جرم
وسیله به هر نوع ابزار و آلات نظیر اسلحه، سم، طناب و مکان که برای ارتکاب جرم ساخته و مهیا شده است، اطلاق می گردد. البته علم و اطلاع معاون به اینکه وسایل مذکور برای ارتکاب جرم استفاده خواهد شد، شرط است. بنابراین اگر کسی تفنگ خود را برای شکار به دیگری امانت دهد و از این تفنگ برای قتل دیگری استفاده شود، فعل مذکور معاونت نخواهد بود.1 درمعاونت تهیه وسایل لازم نیست که رابطه ای مستقیم و فوری بین مجرم اصلی و معاون وجود داشته باشد، کسی که اطلاعات لازمه یا وسایل ارتکاب جنایت را به مجرم می دهد، ممکن است آن را از شخص ثالثی کسب کند، شخص ثالث هم اگر به جریان کار واقف باشد معاون تلقی میشود.2
عنصرمادی این نوع معاونت درجرم تهیه وسایل است. امّا باید توجه داشت که قانونگذار وسیله مشخص ومعینی را در نظرنداشته وهرنوع وسیلهای را برای مجرم اصلی و به منظور ارتکاب یا تسهیل ارتکاب جرمی فراهم شده باشد، شامل میگردد.
شاید دروهله اول مفهومی که ازکلمه «وسیله» به ذهن متبادر میشود اشیاء منقول باشد. ولیبه طور قطع و یقین نمیتوان منظور قانونگذار را منصرف از اشیاء غیرمنقول دانست.3
قانونگذار کیفر تهیه مکان به عنوان معاونت در جرم را حتی در مواردی به صراحت مورد توجه قرارداده است. به طوری که در ماده 584 ق.م.ا مقرر میدارد: «… کسیکه با علم و اطلاع برای ارتکاب جرم مذکور در ماده فوق یعنی ماده 583ق.م.ا (که در خصوص توقیف یا حبس غیر قانونی یا مخفی کردن به عنف می باشد) مکانی تهیه کرده و بدین طریق معاونت با مرتکب نموده باشد به مجازات حبس از سه ماه تا یکسال یا جزای نقدی… محکوم خواهد شد» همچنین لازم است از وسایلی که معاون جرم در اختیار او گذاشته و قرار بوده است برای ارتکاب جرم به کار رود، استفاده کرده باشد.خواه این وسیله موثر در وقوع جرم باشد و خواه موثر نباشد و به هر حال وحدت قصد و توافق ارادی مباشر و معاون جرم محمول بر ارتکاب جرم با و سیله ای است که برای این منظور پیش از عمل و یا مقارن آن فراهم شده است. بنابراین، اگر مباشر در ارتکاب جرم از وسیله دیگری، غیرآنی که معاون جرم برای این منظور تهیه کرده سود برده باشد، فرض براین است که این توافق نافرجام مانده است. 4
گاهی قانونگذار عملی را که از مصادیق معاونت در جرم از طریق تهیه وسایل است، صرف نظرازوقوع جرم یاعدم وقوع آن قابل مجازات دانسته است. ماده 664 ق.م.ا تعزیرات، مقرر میدارد: «هرکس عالماً عامداً برای ارتکاب جرمی اقدام به ساختکلید یا تغییر آن نماید یا هر نوع وسیله ای برایارتکابجرم بسازد یاتهیهکندبهحبسازسهماهتا یکسال و تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهدشد».
درحقوق لبنان نیزهمانند ایران از طرفی علم و اطلاع معاون از قصد مجرمانه مباشر شرط تحقق معاونت درجرم میباشد؛ لذا درصورتی که شخص نردبان را با اعتقاد به اینکه دیگری برای چیدن انگور ازآن استفاده خواهدکرد، به وی بدهد ولی آن شخص ازآن نردبان برای ارتکاب سرقت استفاده نماید به دلیل عدم اطلاع از قصد مجرمانه مباشر،معاونت درجرم محقق نخواهد بود.
از طرفی دیگر باید مباشر با همان وسیلهای که معاون برای وی تهیه نموده است همان جرمی را که مقصود مشترک فیما بین ایشان بوده است، انجام دهد و در صورت ارتکاب جرمی متفاوت، تهیه کننده وسیله، معاون درجرم نخواهد بود.چرا؛ که فاعل اصلی جرم، از هدف اصلی مشترک میان خودومعاون منحرف شده است.مگراینکهثابتشودتهیهکنندهوسیلهوقوع جرمی را توسطمباشر پیش بینیمیکرده است.1
7-1- ارائه طریق ارتکاب جرم
یکیدیگر ازطرق ارتکاب معاونت درجرم، راهنمایی و ارائه راه و روش ار تکاب جرم است. بدین معنی شخصی با علم و اطلاع از اینکه دیگری قصدارتکابجرم معینی را دارد به طورمستقیم یا غیرمستقیم راه وروش موفقیتآمیز ارتکاب آن جرم را دراختیار او قرارمیدهد.
مثلاً سرایدار آپارتمانی با علم و اطلاع از قصد شخصی که قصد سرقت یا قتل دیگری را دارد، راه ورود وخروج به صحنه جرم و ساعات رفت و آمد ساکنین آپارتمان وحضور یا غیبت صاحب خانه را به منظور ارتکاب جرم دراختیار مجرم قرار میدهد.یا پزشکی که زن حاملهای، برای سقط جنین به او مراجعه میکند با صدور نامهای او را برای کورتاژ به یکی از همکاران قابله خود معرفی می کند و قابله نیز اقدام به سقط جنینآن زنحاملهمینماید.پزشک دلالت کننده زنحامله به قابله،معاون در جرم سقط جنین خواهد بود.
قانونگذار برای جلوگیری و مبارزه با این قبیل مصادیق معاونت، با وضع مقررات خاصی ارائه طریق ارتکاب برخی از جرایم را به عنوان جرم مستقل قابل مجازات می شناسد. مانند مقررات کیفری مندرج در مواد 622 و 623 ق.م.ا تعزیرات ناظر به راهنمایی و دلالت زن حامله به وسیله افراد عادی و یا پزشکان به استعمال ادویه و یا وسایل دیگری که موجب سقط جنین میشود. 2
درحقوق لبنان برخلاف حقوق ایران وجود رابطه سببیت میان ارائه طریق از سوی معاون و جرم ارتکابی از سوی مباشرشرط تحقق معاونت نیست. 3
قانونگذار لبنان در بند اول ماده 219 قانون جزای این کشور مقرر می دارد:« معاون در جنایت یا جنحه است:
1-هرکسارشاداتی برای ارتکاب جرم انجام دهد، هرچند این ارشادات اثر فعلی نداشته باشد…» و درتعریف ارشادات آمده است: راهنمایی دادن به مباشر ازطریق مجهز نمودن وی به معلوماتی است که ارتکاب جرم را برای او تسهیل می نماید. 1
مقصود از راهنمایی و ارشادات روشن نمودن راه پیش روی فاعل یا مساعدت او با نصیحت و سفارشبرایتسهیل ارتکاب فعل میباشد و فرقی نمیکندکه آن با گفتار یا اشاره یا کنایه باشد. 2
مثلاینکه؛ شخصی دزد را به منزل قربانی راهنمایی کند تا امکان سرقت را برای او فراهم کند. یا چگونگی بازکردن خزانه را به روش خاصی برای او توضیح دهد یا نام قابلهای را جهت سقط جنین به او بدهد(شرط است که راهنماییها، تسهیلکننده جرم باشند و دشوار و پیچیده نباشند)شخصی که زنی را به سقط جنین خود از طریق دارویی که درد شکم را زیاد می کند، بدون بیان چیز دیگر راهنمایی کند، معاون محسوب نمیشود.
برطبق قانون،ارشاد وراهنمایی همواره کیفردارد، هرچند به عملجرم مساعدت نکند، به شرط آنکه جرم واقع شود. مثال جنایتکار دزد را به ورودی مخصوص برای سرقت راهنمایی کند، ولی دزد راه دیگر را برگزیند.درحقوق اینکشورنیزارائهطریقباید عامدانهوبا آگاهی از قصد مجرمانه مباشرصورت گیرد.3
8-1- تسهیل وقوع جرم
دربند 3 ماده 43 ق.م.ا عمل شخصی که «عالماً عامداً وقوع جرم را تسهیل کند» به عنوان یکی از مصادیق پیش بینی شده است.تسهیل وقوع جرم باید «عالماً» و«عامداً» صورت بگیرد ولی انحصار به کمک و مساعدت به مرتکب جرم از طریق آسان کردن فعالیت مجرمانه او ندارد.بلکه اگر شخص به هرترتیب باعث تسهیل وقوع جرم شود، به عنوان معاون جرم مجازات خواهد داشت. البته اعمالی که صورت می گیرد باید ارتباط عرفی و منطقی از نظر تسهیل عمل مجرمانه داشته باشد، تا بتوان آن را به عنوان معاونت قابل مجازات دانست. و هرعملی که به طور غیر مستقیم باعث تسهیل بزهکاری میشود را نمیتوان به این عنوان مجازات کرد.4 شرایط تحقق معاونت از راه تسهیل را میتوان بدین ترتیب خلاصه نمود:
1- عملیات معاون که موجب تسهیل ارتکاب جرم میشود، باید با علم و اطلاع از قصد مجرمانه مباشراصلی جرم صورت گیرد؛ زیرادرصورتی که کسی از روی عدم اطلاع، با اقدام خود جرمی را تسهیل کرده باشد، معاون جرم محسوب نخواهد شد.[1]
2- عملیات آگاهانه معاون باید همزمان وبا وقوع جرم یا پیش از آن صورت گرفته باشد.
تسهیل وقوع جرم ممکن است یا کمک و دستیاری صورت گیرد. این کمک و دستیاری چنانچه با جرم ارتکابی همزمان باشد،گاه تشخیص معاون را از مجرم اصلی با دشواری مواجه می سازد.2دراین صورت ملاک تشخیص همان توافق پیشین یا وحدت قصد مرتکبان جرم می باشد. دراین زمینه رایی از دیوان عالی کشور صادر شده است: «اگرکسی روی سینه دیگری بنشیند و شخص ثالث ضرباتی بر او وارد آورد که موجب مرگ وی شود، عمل شخص اول معاونت است درایراد ضرب منتهیبه فوت»3(حکم شماره 1811-5/8/1318)رأی زیر یکی دیگراز مصادیق تسهیلوقوع جرم است که درآراء دیوان عالیکشورآمده است: «اگر کسی با علم واطلاع برای تاجر ورشکسته قرض کند وتا مدتی مانع ظهور ورشکستگی اوگردد، عملاو ممانعتتلقیمیشود.» 4 (حکم شماره 2671-1/12/1317)
درحقوق لبنان نیز برخی از محاکم تجدید نظر حضور در صحنه جرم و عدم اقدام به جلوگیری از ارتکاب جرم را به منزله فعل ایجابی و تقویت روحیه مجرم تلقی نموده و معاونت در جرم را محقق میداند ولی برخی از محاکم صرف حضور را معاونت تلقی ننموده وآن را منوط به توافق پیشین میداند.دیوان عالی این کشور نیزدر بیشتر آراء خود درخصوص حضور درصحنه جرم و عدم اقدام به جلوگیری از وقوع جرم ودر نتیجه تسهیل وقوع جرم، وجود توافق پیشین را شرط تحقق معاونت در جرم دانستهاند 5
درحقوق لبنان برخلاف کشورایران اعمالی که متعاقب اتمام عملیات مجرمانه درجهت مساعدت به مرتکباصلی صورتمیگیرد،چنانچهمنوطبهتوافق پیشین باشد، معاونتدرجرم محسوب میگردد. قانونگذار دراین رابطه دربند5 ماده 219 ق.م.ل مقرر میدارد: «معاون درجنایت یا جنحه محسوب میشود… هرکس قبل از ارتکاب جرم با فاعل یا یکی از شرکای جرم اتفاق نموده و در مخفی کردن آثار جرم یا پنهان کردن یا مصرف نمودن اشیای حاصل از جرم یا مخفی کردن یک یا چند نفر از کسانی که در جرم شرکت داشته اند، شرکت نماید»6
اماچنانچه مساعدت کننده بعد از وقوع جرم دارای توافق قبلی با فاعل جرم نباشد، عمل وی تحت عنوان جرم مستقل قابل تعقیب و مجازات خواهد بود.
سوالات یا اهداف پایان نامه :
سؤال این است که اصولاً چرا چنین فردی مجرم شناخته شده است؟ مصادیق لازم به منظور تحقق معاونت درجرم در قوانین جزایی دو کشور ایران و لبنان چه مواردی است؟ آیا این مصادیق منحصر به موارد تعیین شده قانونی است؟ رفتار مادی لازم جهت تحقق معاونت در جرم در این دو نظام کیفری صرفاً به شکل فعل مثبت است یا ترک فعل نیز می تواند مصادیق معاونت محسوب گردد؟ آیا مسئولیت معاون نشات گرفتهازمسئولیت مباشرجرم است یا بایستی برای آنچه عملاً انجام داده است مجازات شود؟ برای توجیه مسئولیت کیفری معاون جرم ارتکاب چه مقدار فعل از سوی کمک کننده ضروری است؟آیا وجود توافق قبلی یا هدف مشترک، شرط تحقق نهاد مزبور دراین دو نظام کیفری است؟ هرگاه توافق قبلی یاهدف مشترک وجود نداشته باشد ولی متهم (معاون) اتفاقاً درصحنه جرم حاضر باشد وضعیت چگونه خواهد بود؟ با توجه به مطالب فوق سؤالهای اصلی تحقیق عبارتند از:
1- آیا بزه معاونت در جرم بزه عاریتی است یا جرم مستقل محسوب میگردد؟
2-آیا معاونت در جرم در رابطه سببیت بین رفتار معاون و جرم ارتکابی توسط مباشر لاجرم بایست مستقیم باشد؟
3- آیا معافیت مباشر جرم از مجازات در هر صورت موجب معافیت معاون نیز خواهد بود؟
4- آیا معاونت در جرم از طریق ترک فعل نیز ممکن خواهد بود؟
5- مصادیق قانونی معاونت در جرم به نحو حصر است یا تمثیل؟
6- آیا علم و آگاهی معاون از قصد مجرمانه مباشر برای تحقق رکن روانی معاونت در جرم کفایت می کند یا علاوه بر آن قصد مجرمانه معاون نیز ضروری است؟